همکلاسی غم های منـــ

چه زود گذشت ترم باهم بودن

شاگرد اول عشق تو شدی و من

باز هم مشروط چشمــــانت شدم

تو را هیچ گاه از زندگی ام نمیتوانم پاک کنم چون پاک هستی می توانم تو راخط خطی کنم

که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار شوی ووقتی  که نیستی

بی رنگ روز هایم را با مداد رنگی ها ی یادت رنگ میکنم..

میخواهم وقتی به دفتر خاطره ها مینگرم

چشم هایم را ببندم

تا به یاد نیاورم خاطرات تلخ دیروزم را

وچشم به خاطرات فردا میدوزم

آن هنگام که با ترنم  باران بهار

عشق را با تو  تقسیم کنم

ای نازنین

بعد از آن خاطراتم  دیدنیست

دلتنگی  چه حس بدی است......

تنهایی چه حس بدی است.......

کاش........

پاره ای ابر میشدم

دلم مهربانی می بارید

کاش  نگاهم   شرار نور می شد

آشتی میدادش

و

دوست داشتن  چه کلام کاملی است

و

من...

چقدر دلم دلتنگ  دوست داشتن است!